حسرت ۱۷ ساله
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۹۹۹۷۴
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، قرار بود با خانوادهی برادرشوهرم دو روز، تفریحی برویم یاسوج و برگردیم، به دلم افتاد حالا که نزدیک شیرازیم یک سر برویم زیارت حرم شاهچراغ.
تا اسم شاهچراغ را بردم، دخترم زینب گفت: نه مامان نریم، اونجا با اسلحه میزننمون!
همسرم؛ محمدجواد بلافاصله گفت: نه دخترم حرم دیگه امنه، پلیسا مواظبن.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به اصرار من دو روز دیگر به سفرمان اضافه شد، مقصد بعدی به جای اردکان، شد حرم حضرت شاهچراغ.
حوالی ساعت ١١ ظهر رسیدیم شیراز، سوییتی نزدیک حرم اجاره کردیم. تا وارد شدیم بچهها بدو بدو رفتند جلوی پنجره و با شور و شوق گنبد و گلدسته حرم را به هم نشان میدادند.
اولینبار بود که میآوردیمشان شیراز، هفدهسال قبل من و همسرم، دوتایی آمده بودیم پابوس حضرت، از آن زمان حسرت زیارت دوبارهی آقا روی دلم مانده بود.
دمدمای غروب از بابالمهدی وارد حرم شدیم، ایستادیم جلوی گنبد و چندتا عکس انداختیم. بعد رفتیم داخل حرم زیارت کردیم و دوباره برگشتیم توی صحن. نزدیک سقاخانه نشستیم و مشغول خواندن زیارتنامه شدیم. بچهها هم توی صحن چرخ میزدند و اطراف را میگشتند. آدمهای زیادی روی فرشهای دوروبرمان نشسته بودند.
خادمی به سمتمان آمد و با صدای بلند و لهجه قشنگ شیرازی گفت:
نماز جماعت توی شبستان خونده میشه.
همسرم، حسن و حسین را با خودش به شبستان برد و قرارشد نیمساعت دیگر دوباره همینجا جمع شویم.
من، زینب، جاریام و دخترش رفتیم قسمت خواهران. توی صفِ سومِ نماز نشستیم و گرم صحبت شدیم، زینب هم محو تماشای آیینهکاریها شده بود و با گوشیش مدام از جابهجای حرم عکس میگرفت.
۱۰ دقیقهای گذشت که صدای جیغ و فریاد توی گوشم پیچید. صورتم را که برگرداندم، دیدم جمعیت زیادی وارد شبستان شدند. خانمی با ترس داد زد: تیراندازی شده، فرار کنید! فرار کنید!
غوغایی به پا شد. همه به سمت درب دیگر شبستان دویدند. شوکه شده بودم، در یک لحظه آرامش و شادیمان جایش را به وحشت و گریه داد.
پابرهنه دویدم بیرون. توی جمعیت زینب را دیدم. دستش را محکم گرفتم و همراه مردم دوان دوان از حرم بیرون رفتیم.
درب ورودی حرم را بستند. هرچه اطرافم را گشتم، جاریام و دخترش را پیدا نکردم. مغازهدارها از مغازههایشان بیرون آمده بودند. چندتا از زائران مثل ابر بهار اشک میریختند و دنبال فرزند و همسرشان میگشتند، خانمی پایش آسیب دیده بود و گوشه پیادهرو نشسته بود و چندنفری هم غش کرده بودند. زینب از ترس به خودش میلرزید و زار زار اشک میریخت. هرکاری میکردم نمیتوانستم آرامش کنم. پشتسرهم به گوشی همسرم زنگ زدم اما آنتن نمیداد...
قسمت اول روایت سمیه هاتفی از حادثه تروریستی شاهچراغ؛ ٢٧ مرداد ١۴٠٢، مصاحبه و تنظیم: مهدیه ایوبی
پایان پیام/ن
منبع: فارس
کلیدواژه: شاهچراغ حمله تروریستی زیارت حسرت روایت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۹۹۹۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حسرت هفته سهم بازیکن جوان پیکان (عکس)
به گزارش "ورزش سه"، آرش هاشمی، مهاجم جوان تیم فوتبال پیکان، در بازی با شمسآذر قزوین در دقیقه 69 مسابقه به جای محمدجواد آزاده به میدان آمد و فرصت حضور در میدان را پیدا کرد و در آستانه گلزنی هم قرار گرفت، اما ضربه او دقت کافی را نداشت و از کناره دروازه جعفرپور به بیرون رفت.
هاشمی در سه بازی اخیر پیکان به عنوان جانشین به میدان آمده بود و در بازی با شمسآذر فرصت بیشتری برای حضور در زمین به او داده شد، او در بازی مقابل مس رفسنجان و هوادار در دقایق پایانی وارد زمین شد و در این مسابقه از دقیقه 69 به زمین آمد.
رضا عنایتی که علاقه خاصی به استفاده از بازیکنان جوان دارد، این بازیکن را در بازیهای اخیر پیکان مورد استفاده قرار داده و با بیشتر کردن دقایق حضور او را به عنوان یکی از بازیکنانی که برای تغییر روند مسابقه استفاده خواهد کرد آماده حضور در زمین میکند.
مهاجم تیم پیکان در بازی شمسآذر نفوذ فوقالعادهای به داخل محوطه جریمه شمسآذر داشت و با سرعت بالایی که داشت مدافعان این تیم را سورپرایز کرد، اما ضربه محکم او دقت کافی را نداشت و با فاصله اندک از کنار دروازه جعفرپور به بیرون رفت.
آرش هاشمی اگر در این مسابقه موفق به گلزنی میشد، جایگاه خوبی در ترکیب پیکان پیدا میکرد و در سومین حضور لیگ برتری خود میتوانست اولین گل خود را هم به ثمر برساند.